سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آفتاب شرقی

         

نی ها همهمه شان می آید.

مرغان زمزمه شان می آید.
در باز و نگه کم
و پیامی رفته به بی سویی دشت .
گاوی زیر صنوبرها
اینک روی چپرها
از بن هر برگی وهمی آویزان
و کلامی نی
نامی نی .
پایین جاده ئ بی رنگی
بالاخورشید هماهنگی

یک گل سرخ

+نوشته شده در دوشنبه 87/8/6ساعت 3:7 صبحتوسط مجید صفایی | نظرات ( ) |

باز آمدم از چشمه ئ خواب
کوزه ئ تر در دستم .
مرغانی می خواندند .
نیلوفر وا می شد .
کوزه ئ تر بشکستم.
در بستم .
و در ایوان تماشای تو بنشستم .


+نوشته شده در جمعه 87/7/5ساعت 1:41 صبحتوسط مجید صفایی | نظرات ( ) |