گزار
باز آمدم از چشمه ئ خواب کوزه ئ تر در دستم .مرغانی می خواندند .نیلوفر وا می شد .کوزه ئ تر بشکستم.در بستم . و در ایوان تماشای تو بنشستم .
+نوشته شده در جمعه 87/7/5ساعت 1:41 صبحتوسط مجید صفایی | نظرات ( ) |
ABOUT
مجید صفایی
MENU
ARCHIVES
DESIGN
OTHER
آپلود عکس - شبکه اجتماعی فیس نما - مجله شب فارسی - سایت عکس